NJ Animted Pictures·۱ دقیقه پیشسه گانه مارول (Marvel Trilogy)از چپ به راست: هالک شکست ناپذیر، مرد عنکبوتی ۲۰۰۰: میراث و چهار شگفت انگیز: انتقام روح سوار مارول کامیکس (Marv…
ایران بک لینک·۱ روز پیششاهکلید ورود به دنیای گوگل: چگونه کلمات کلیدی مناسب برای کسب‌وکار خود پیدا کنیم؟آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که کاربران چطور وب‌سایت شما را در اقیانوس بی‌کران اینترنت پیدا می‌کنند؟ پاسخ ساده است: از طریق کلمات! کلم…
صدای ماه·۲۹ دقیقه پیش"امروز ،به سادگیِ بودن"🌱امروز از همان صبح، تصمیم گرفتم آگاه زندگی کنم.قدم‌هایم را روی زمین گذاشتم و با هر نفس، خودم را به “حال” برگرداندم.هوا خنک بود، موسیقی در گو…
فرهاد پیریایی·۸ روز پیشگرگومیشِ اعتماد در بازار رمزارز ایرانما ایرانی‌ها از قدیم دوس داریم پول و دارایی‌مون رو یه جایی قایم کنیم که خیالمون راحت باشه.یکی طلاشو توی بالش می‌ذاشت، یکی توی کوزه چال می‌ک…
m_60713562·۱ ساعت پیشمسافراین داستان در میان مردمان ایل قشقایی می گذرد.و بعضی از کلمات به گویش و لهجه ایلیاتی است.اومدم دور بزنم که دیدم تصادف شده.جفت راهنما که زدم…
الو ربات·۳ ماه پیشبهترین ربات تایید درخواست عضویت تلگرام 2025اگر شما هم به دنبال یک ربات تایید ریکوئست تلگرام امن، قوی و معتبر، حرفه‌ای و کاربردی هستید، تا پایان این پست من رو همراهی کنید
محمدرضا گلی احمد گورابی·۱ ساعت پیش«پل سلان،جستجوی زبان پس از آشویتس ۹, فصل سوم: فوگ مرگ، شعر به‌مثابه شهادت،بخش اول: زمینه‌ی تاریخی و اجتماعی شعر فوگ مرگ»فصل سوم: فوگ مرگ، شعر به‌مثابه شهادت،بخش اول: زمینه‌ی تاریخی و اجتماعی شعر فوگ مرگ.«فوگ مرگ» شاهکار پل سلان، شعری است که از دل تجربه‌ی هولو…
ali.heccam·۱ ساعت پیشهیچکی نمی‌تونه روزیِ کسی دیگه رو بخوره!گفت: « هیچکی نمی‌تونه روزیِ کسی دیگه رو بخوره! » من هم در آنی، با تأکید گفتم: « صددرصد معتقدم! » صحبتش را اینطور تشریح کرد: « اون نوشابه،…
Aram·۱ ساعت پیشزندگینامه محیا اسدیهر شاعری در جایی متولد می‌شود و جایی دیگر او را پرورش می‌دهد. محیا اسدی، که با نام هنری «فرزان» شناخته می‌شود، زاده‌ی کرمانشاه است، اما ریش…
سارا حیدریان·۱ ساعت پیشداستان (عروسکی برای بازیِ شبانه) قسمت دومنیکا با لبخندی آرام کنار تخت نشست؛ در نوری نرم، دست زهره را گرفت و گفت: «از این‌جا به بعد، تنها نیستی… من کنارت می‌مونم.»
پیشوا فروغی·۱ ساعت پیشماشین نجات بخشعصر نخستین روز پاییز بود.پشت پنجره ایستاده بودم و پرواز برگ‌های رنگارنگ را در هوای خیس تماشا می‌کردم؛ برگ‌هایی که مانند فرشتگان رقصانی، زمی…
نمایشگاه، کنفرانس، میزگرد·۱ ساعت پیششب شعر ۲مادرمنورِ چراغِ شبهایِ بی‌تودر مسیرِ ماستوقتی صدای خنده می‌آیدولی تو نیستی تا بخندیوقتی دستهایت را جستجو می‌کنمو فقط هوا را لمس می‌کنمدر…
نمایشگاه، کنفرانس، میزگرد·۱ ساعت پیششب شعردورهمی بدون مادر عزیز۱۱در خلوتِ صندلیِ خالیِ کنارِ ماصدایِ گامهایِ خاطره هنوز می‌پیچددر کوچه‌هایِ دلِ ماکه با دستِ گرمِ مادرنور می‌گرفتما جمع شده‌ایمبی‌آنکه او را…
